محسن گفت که قراره کلي گوجه بخريم امسال. گويا مامان محسن گفته ميخواد که بعد از چند سال رب درس کنه و به محسن گفته با آزيتا بيايد تا با کمک هم درس کنيم رب هارو . خونه باغ حاج خانم تو منطقه اي خارج از شهر و تو يه روستاي کم سکنه به نام عباس آباد هست . بيشتر ساکنان روستا هم اونايي هستن که تابستونا ميان اينجا و با شروع فصل کارو زندگي ميرن شهر خودشون .
فصل برداشت گوجه اين منطقه خيلي شلوغ ميشه . با توجه به آب خوبي که تو منطقه هست ، کشاورزي و بخصوص کشت کوجه و هندونه خيلي رونق داره و روستاهاي اطراف خيلي ها از اين راه زندگيشون رو ميگذرونن . کنار جاده ها هميشه پر ميشه از کلبه هايي که دارن محصولات خودشون رو مستقيم ميفروشن .
خلاصه امسال قرار شده بريم براي درست کردن رب ، ولي من بيشتر هدفم رو گذاشتم روي درست کردن سس گوجه.
خلاصه امسال قسمت شده که ما هم تو اين پروسه کمک کنيم. مرحله ي اول با چيدن گوجه ها شروع ميشه . چون خونه ي خانم جان حياطش خيلي بزرگه همينجا گوجه ها رو کاشتن که رسيدگي بهشون هم راحت باشه . براي همين با دل و روحي باز و بدون استرس ميريم سراغ چيدن گوجه ها ، يروز کلا چيدن گوجه ها وقت برد ، چون خيلي وقت بود که کاري به اين سختي نکرده بودم کل بدنم بي حس شده بود و کلي خستگي اومد تو تنم ! اما خوب بهرحال يجوري راست و ريست کرديم .
بعد از چيدن گوجه ها اونها رو تکه تکه کرديم تا اماده کنيم براي له شدن . درست کردن سس گوجه هم مثل درست کردن رب گوجه هست فقط بعد اون غالبا انجام ميشه و فلفل هم به سس اضافه ميکنن که همين فلفل طعم اون رو به صورت کامل عوض ميکنه . من به همراه محسن رفتيم تا از کلبه هاي اطراف روستا فلفل تهيه کنيم و براي همين تونستم تو ماشين کمي استراحت کنم :دي
براي يه نفر که از صبح تا شب کارش نشستن پشت سيستم و تايپ کردن هست گوجه چيدن اونم 50 سبد واقعا کار سختيه ! قبول کنيد خب !
مرحله ي بعد هم درست کردن اجاق مخصوص هست که به روش سنتي درس ميکنن تا بشه رب ها رو توي قابلمه هاي خيلي بزرگ داخل اون قرار داد . جديدا ديدم که با گاز شهري درس ميکنن ولي لذت رب و سسي که روي اجاق هيزمي پخته ميشه يه چيز ديگست . سنتي و نوستاليژيه کامل!
تو قسمت بعد از ماجراي پختن رب و سس صحبت خواهم کرد . با من همراه باشيد
گوجه ,رو ,ها ,هم ,رب ,تو ,درست کردن ,گوجه ها ,چيدن گوجه ,سس گوجه ,بعد از
درباره این سایت